نامگذاری اجلاس سران عرب 2022 به «اجلاس فلسطین»/ آیا اجلاس سران عرب در حل مسئله فلسطین تاثیرگذار خواهد بود؟
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۰۴۰۰۹
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، به نقل از المیادین، «الجزایر» میزبان اجلاس سران کشورهای عربی در اول و دوم نوامبر 2022 است که دولت الجزایر آن را «اجلاس فلسطین» نامیده و قصد دارد همه اعراب را حول موضوع فلسطین متحد کند.
در شرایطی که اختلافاتی در جهان عرب از جمله عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر، جنگ یمن و جنگ داخلی لیبی وجود دارد، همه نگاهها به بیانیه پایانی اجلاس سران خواهد بود که ملتهای عرب بتوانند از آن بهره ببرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«ایمن بن عبدالرحمن»، نخست وزیر الجزایر، گفت که نشست سران کشورهای عربی فرصتی برای حمایت از آرمان فلسطین، که آرمان اصلی عربی است، خواهد بود.
«رمطان لعامره»، وزیر امور خارجه الجزایر، در اوایل ماه سپتامبر گفته بود که «الجزایر آماده میزبانی یک نشست تاریخی عرب است که اعراب را گرد هم می آورد و ملت عرب را متحد میکند.»
الجزایر در تدارکات خود برای اجلاس سران کشورهای عربی، در 11 و 12 اکتبر هیئتهای 14 جناح فلسطینی را به حضور پذیرفت و سند آشتی گروههای فلسطینی موسوم به «بیانیه الجزایر» تحت نظارت «عبدالمجید تبون»، رئیس جمهوری الجزایر، امضا شد.
در این بیانیه بر اهمیت «برداشتن گامهای عملی برای پایان دادن به شکاف و تحقق آشتی ملی در فلسطین و همچنین تثبیت اصل مشارکت سیاسی بین تمامی نیروهای فلسطینی» تاکید شده است.
همچنین خواستار تقویت نقش سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، به عنوان تنها نماینده قانونی مردم فلسطین شده و بر اهمیت همکاری گروههای فلسطینی برای موثرتر کردن فعالیت سازمان آزادیبخش فلسطین تاکید کرد.
بیانیه الجزایر پس از آن صادر شد که تبون در اواخر سپتامبر تاکید کرد که «فلسطین مسئله اصلی» کشورش است و اشاره کرد که «هیچ کسی در الجزایر وجود ندارد که از فلسطین حمایت نکند».
تبون خاطرنشان کرد: «فلسطین یک آرمان ملی برای الجزایر است و ما استعمار را در آن نمیپذیریم و به حمایت از آن ادامه خواهیم داد، حتی اگر قویترین قدرت جهان آن را استعمار کند. فلسطین برای فلسطینیهاست، نه کسی دیگر.»
رئیس جمهوری الجزایر افزود: «ما با استعمار جنگیدیم و کاروانهایی از شهدا را تقدیم کردیم و نمیتوانیم بپذیریم کشوری استعمار شود. ما با استعمار در هر کجا که باشد، مبارزه خواهیم کرد.»
چرا به اجلاس سران عرب، «اجلاس فلسطین» میگویند؟
«عزالدین ددان»، روزنامه نگار الجزایری، گفت: «الجزایر رابطه تاریخی با فلسطینیها دارد. آرمان فلسطین همواره به عنوان یک موضوع محوری در تمام برنامههای ملی داخلی الجزایر جای دارد. علاوه بر این، الجزایر از جمله کشورهایی است که در هر مناسبتی و در هر مجمعی به دنبال این است که آرمان فلسطین را در دستور کار مجامع بینالمللی قرار دهد.»
ددان اشاره کرد که «الجزایر میخواهد مسئله فلسطین را به اولویت کشورهای عربی بازگرداند، زیرا این یک موضوع اصلی و حیاتی برای فلسطینیها و ملت عرب است.»
وی افزود: «اجلاس سران کشورهای عربی در الجزایر نقطه شروع جدیدی برای احیای اقدامات مشترک اعراب در همه سطوح و همچنین در برخورد با موضوع فلسطین و پیشبرد آن در همکاری مشترک و برای حفظ حقوق فلسطینیان و مقدسات اسلامی و مسیحی است.»
نقش اجلاس سران عرب در جلوگیری از عادیسازی
به گفته این روزنامه نگار الجزایری، این باور که نشست سران عرب میتواند از عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی جلوگیری کند، «بسیار اغراق آمیز است» و افزود: «الجزایر میخواهد اقدام مشترک اعراب را احیا کند و همچنین آرمان فلسطین را در کانون و اولویتهای اعراب قرار دهد.»
ددان معتقد است که اگرچه نشست سران ممکن است در بازدارندگی عادیسازی با اشغالگران صهیونیست بسزایی نداشته باشد، اما حداقل مقدمهای برای اقدام مشترک بهتر و گسترده اعراب خواهد بود.
ددان با بیان اینکه مسائل زیادی در این اجلاس مطرح خواهد شد، افزود: «پرونده یمن ابعاد بینالمللی دارد و پیچیدهتر از آن است که در یک نشست حل شود. الجزایر به سمت یافتن راه حل نهایی در یمن پیش خواهد رفت.»
وی همچنین تاکید کرد که که پرونده سوریه نیز در اجلاس سران کشورهای عربی مورد بحث قرار خواهد گرفت و افزود که «الجزایر همیشه از بازگشت امنیت به سوریه دفاع کرده است».
شایان ذکر است که «عبدالحمید شبیره»، نماینده دائم الجزایر در اتحادیه عرب، روز پنجشنبه تایید کرد که بیانیه پایانی اجلاس الجزایر شامل آغاز مجدد طرح صلح عربی برای حل مسئله فلسطین است.
الجزایر از زمان استقلال خود از فرانسه، حمایت بیپایانی از فلسطین، آرمان فلسطین و کشورهای عربی در برابر هر گونه ظلم و اشغال نشان داده است.
آیا آمریکا قبل از اجلاس سران، کشورهای عربی را تحت فشار قرار خواهد داد؟
«رائد نجی»، استاد علوم سیاسی دانشگاه الجزایر، در پاسخ به سوالی در مورد مداخله احتمالی ایالات متحده برای تحت فشار قرار دادن متحدان عرب خود در آستانه اجلاس سران، گفت که [مداخله ایالات متحده] تا حد زیادی کاهش یافته است.
نجی به المیادین گفت: «امروز، ایالات متحده فشار نمیآورد، زیرا این کشور اکنون شرایط سختی را چه در داخل و خارج سپری میکند. بنابراین آمریکا نمی تواند اجلاس را تهدید یا محکوم کند.»
این استاد فلسطینی خاطرنشان کرد که «راهاندازی جنگ در اولویتهای واشنگتن نیست، زیرا این کشور درگیر بحرانهای اقتصادی است که آن را تهدید میکند، مانند درگیری با چین».
بیانیه پایانی اجلاس عرب
نجی در مورد بیانیه پایانی اجلاس عرب، به المیادین گفت که بخش اول آن مسئله اقتصادی است، «به ویژه در مورد حمایت از فلسطین، زیرا برخی از کشورهای عربی حمایت خود را از فلسطین متوقف کردند یا کاهش دادند. من معتقدم این موضوع مطرح خواهد شد.»
وی افزود: «دومین نکتهای که بیانیه پایانی بر آن متمرکز خواهد شد، حمایت از فلسطین در سطح بینالمللی است. ما در گذشته دیدهایم که برخی نهادها و برخی از کشورهای عربی، دیگر در کنار آرمان فلسطین نبودند و به حمایت از فلسطین رای ندادند و برعکس به آن به اشغال آن رای دادند».
نجی در پایان به المیادین گفت که اگر کشورهای عربی از آرمان فلسطین حمایت کنند و کمک کنند که فلسطین به طور رسمی عضویت کامل در سازمان ملل متحد را به دست آورند، «وضعیت در سطح حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک فلسطین و کشورهای عربی به کلی تغییر خواهد کرد».
منبع: تقریب
کلیدواژه: اجلاس سران عرب الجزایر اجلاس فلسطین فلسطین معامله قرن عادی سازی روابط اجلاس سران کشورهای عربی بیانیه پایانی اجلاس اجلاس سران عرب آرمان فلسطین عادی سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۰۴۰۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بالانسر ایران و اسرائیل
نشریه فارنافرز در تحلیلی از چشمانداز تنش در منطقه مینویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بیسابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آنگونه که صهیونیستها به تصویر میکشند و از آن به تغییر پارادایم یاد میکنند، با پیچیدگیهای خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد سادهانگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.
به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بینالملل یوسیاِلاِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.
گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشتهاند، تلاشهایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»
موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللیای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستوننویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران رفتار میکند.»
او نوشت: «به نظر میرسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بیصدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد. با این حال، این ارزیابیها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند.
مطمئنا، با توجه به ماهیت بیسابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابلتوجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافقنامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادیسازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از گسترش شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.
مجموعهای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینیها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنشهای منطقهای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که میدانستند همکاری آشکار میتواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.
طرح موازنهپیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها بهویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید میکردند که تلاشهای گسترده منطقهای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.
مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاشهایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.
آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین میکند، نمیبینند. در ماههای اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر را ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقهای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادیسازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.
اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیکتری با تهران دارند. آنها به خوبی میدانند که نزدیکی به ایران آنها را در معرض خطر قرار میدهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از توافق هستهای که ایالات متحده و سایر قدرتهای بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بیثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده میشود را گسترش داد، به کشتیها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمیتر میشود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.
از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کردهاند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری بهصورت تلفنی تماس گرفت.
منافع آیندهدر ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادلکننده را حفظ کنند و همه طرفها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینههای داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، بهویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانیهای اسرائیل در مورد فعالیتهای منطقهای ایران، بهویژه حمایت تهران از شبهنظامیان غیردولتی را دارند.
اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کردهاند که باز کردن باب گفتوگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقبنشینی نخواهند کرد. تلاشهای آنها برای عادیسازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاشها برای عادیسازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواستهای عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادیسازی میتواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادیسازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.
همچنین به این زودیها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمانبر است. کشورهای عربی، بهویژه دولتهای عرب خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.
اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقهمند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل میکند.
آنها ترجیح میدهند روابط چندمنطقهای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پلها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.
دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتوگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان میدهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفتوگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.
همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقع بینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.